اندر عوالم خودی...

نکات قرآنی و روایی

اندر عوالم خودی...

نکات قرآنی و روایی

سوگ ابراهیم

ابراهیم تنها فرزندى بود که خداى تعالى از غیر خدیجه به آن حضرت عطا کرده بود ولى تقدیرات الهى در سال نهم، پس از آنکه هیجده ماه از عمر ابراهیم گذشت او را از پیغمبر باز گرفت و مرگش فرا رسید، و مرگ وى حضرت محمد (ص)را سخت داغدار کرد بدانسان که در فقدان او گریست و این چند جمله را که امام صادق(ع)از آن حضرت روایت کرده است در مرگ او بر زبان آورد:

«تدمع العین و یحزن القلب و لا نقول ما یسخط الرب، و انا بک یا ابراهیم لمحزونون‏»

ترجمه: چشم گریان، و دل محزون و اندوهناک است ولى سخنى که موجب خشم پروردگار گردد بر زبان جارى نخواهم ساخت، اما بدان اى ابراهیم که ما در فقدان و مرگ تو اندوهناک و محزون هستیم.

و چون برخى به آن حضرت اعتراض کردند که اى رسول خدا مگر تو ما را از گریه نهى نکردى؟ فرمود: نه، من نگفتم در مرگ عزیزانتان گریه نکنید، زیرا گریه نشانه ترحم و مهربانى است و کسى که دلش به حال دیگران نسوزد و مهر و محبت نداشته باشد مورد رحمت الهى قرار نخواهد گرفت. آنچه من گفته‏ام این است که در سوگ و فقدان عزیزان خود فریاد نزنید و صورت خود را مخراشید و گریبان چاک نزنید و از سخنانى که نشانه اعتراض و نارضایتى از خداست، ‏خوددارى کنید.

رسول خدا(ص) دستور داد تا ابراهیم را غسل داده حنوط و کفن کنند سپس جنازه او را برداشته به قبرستان بقیع آوردند و در جایى که اکنون به نام ‏«قبر ابراهیم‏» معروف است دفن کردند.

پی­نوشتها:

1.  سالار جنگهای خونین تن به تن بدر و احد و ...، همو که مولانا علی ابن ابیطالب علیه السلام در حقش فرموده که هر وقت در جنگ اوضاع بر ما خیلی سخت می­شد به حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله پناه می­بردیم، چنین عواطف رقیقی دارد که برای مرگ طفل 22-18 ماهه­ای این چنین اشک می­ریزد.

خدا رحمت کند شهید چمران را در بحبوحه جنگ مست یک برگ یا آفتابگردان شده بود و همه متعجب از اینکه در عین صلابت در جنگ و غوطه خوردن در جنگ و خون، انسان چگونه می­­تواند چنین عواطف رقیق و چنین حس شاعرانه­ای داشته باشد.

و چه دور است از این سنت نبوی، او که در لحظات جنگ، خارج از ایران با کاسکو عکس یادگاری می­کند تا به هوای خود، مبلغ صلح باشد!

 

2. کی گفته وقتی کسی مؤمن شد در مقابله با شدائد زندگی باید مثل سنگ بایستد و ابراز احساسات نکند. بعضی­ها که فکر می­کنند خیلی روشنفکرترند، وقتی ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام برای آنها خوانده می­شود، فقط دنبال استدلالهای عقلی و کلامی و بوالفضولی های بشری دیگرند. انگار هیچ اشکالی ندارد که ....کس قطعه قطعه شد یا ... . این نشان می­دهد یه جای کار اشکال دارد. ما که عاقلتر و کاملتر از حضرت رسول ص نیستیم. انسان انسان است. انسان یک تن روشنفکری و یک من عقل و ده کیلو منطق نیست. انسان انسان است.

حضرت ملاک ماست و حالات او محک عواطف ما. یا چنان پیش می­افتیم که اسید روی قبر مرده بریزیم تا اثری از مرده نماند، گریه نکنیم و به زیارتش نرویم (قابل توجه برادران! وهابی)، یا چنان لطمه بر صورت و فغان و نوحه و بد و بیراه گفتن به دنیا و...

 

3. یا رسول الله جانم به قربانت، دار و ندارم فدایت، آقای من، ولیّ امر من، در غم ابراهیمت داغ بر دل بودی. ابراهیم تو در آغوش پرمهر تو جان سپرد. او را کفن و حنوط کردند و با احترام دفنش کردی و مادرش را تسلی خاطر دادی.

او را نکشتند.

او را به ظلم نکشتند.

او لب تشنه نبود.

پدرش عزادار شد و گریه کرد.

او را پس از دفن، جستجو و سر بر نیزه نکردند.

حنجر او هدف تیر سه شعبه نبود.

خون پاکش روی مبارکت را گلگون نکرده بود.

و تو مهتوک الخباء نبودی.

 

یوزون سولموش قیزل گل تک سوسوزلوقدان علی اصغر

اورک سوزیندن اود دوتموش لب عطشان علی اصغر

 

گوزوم بو حالی گوردوقجا آخار دامانینه اشگی

اولوبدور بارش چشمیم بهاری ابرنین رشگی

 

ازلدن رشته عشق و محبت اولدی پابندون

او شور عشقدن نی تک نوایه گلدی هر بندون

 

قالار جاوید عطشان لعلده آثار لبخندون

نجه داغ غمون وار دیلده جاویدان علی اصغر

 

دیمم سالمیش عطش سوزی شرار غم دل و جانه

سرا پا پیکرون دونموش عطشدن نار سوزانه

 

یتر بیر نحویله بو مسئله آخیرده پایانه

ولی یوخدور غم هجره داخی پایان علی اصغر

  

یا وجیها عند الله

یا علی الاصغر

ابن الحسین شهید بکربلا.